Perdic | مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3898 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	texel U	مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	string U	سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
	half U	مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند
	registering U	ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
	register U	ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
	registers U	ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
	contructive larcency U	مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد
	stepping U	واحد مجزا
	step U	واحد مجزا
	piezoelectric U	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
	resolution U	توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت
	resolutions U	توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت
	edited U	کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
	edit U	کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
	dynamic U	تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
	dynamically U	تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
	resolution U	توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
	resolutions U	توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
	non procedural language U	بلکه یک مجموعه قواعدی وضع میکند که اعمال می شوند
	transformational rules U	مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
	resolution U	تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
	resolutions U	تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
	pixel U	کوچکترین واحد مجزا یا نقط ه از صفحه نمایش که رنگ و شدت نور آن قابل کنترل باشد
	drop down menu U	منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
	paired registers U	دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
	scroll U	حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
	scrolls U	حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
	scrolls U	متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
	scroll U	متنی که روی صفحه پیکسل به پیکسل ونه خط به خط بالا می رود و حرکت ملایم تری ایجاد میکند
	assembly U	مجموعه یک واحد کامل ازچندین قطعه
	block U	تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
	blocked U	تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
	blocks U	تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
	truth table U	روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
	tail group U	مجموعه دم که بعنوان یک واحد یا جزئی از هواپیمامسوب میشود
	job U	کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند
	gulp U	گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
	gulped U	گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
	jobs U	کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند
	gulps U	گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
	gulping U	گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
	bilinear filtering U	مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
	alphanumeric U	ی از حروف الفبا- عددی که به عنوان یک واحد دستکاری و استفاده میشود
	linking U	ترکیب برنامههای کوچک با هم تا نتوانند به عنوان یک واحد اجرا شوند
	actual address U	کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
	problem program U	برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
	microprocessors U	قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
	microprocessor U	قط عات واحد پردازش مرکزی روی یک قطعه مجتمع مجزا که در صورت ترکیب با حافظه و قط عات ورودی /خروجی یک ریزکامپیوتر می سازد
	linking U	تابع نرم افزاری کوچک که بخشهای برنامه را به هم ترکیب میکند تا به عنوان یک واحد اجرا شوند
	volts U	واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
	volt U	واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
	colour U	شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
	colours U	شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
	ampere U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	amp U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	amps U	واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
	markers U	دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
	marker U	دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
	agent U	مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
	agents U	مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
	absolute system of units	سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
	brain washing U	مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
	subset U	مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
	scrapbook U	مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
	scrapbooks U	مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
	restatement of the law U	مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
	universal U	مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
	decollate U	جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
	burster block U	مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
	title U	صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
	titles U	صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
	character set U	دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
	eponym U	عنوان دهنده عنوان مشخص
	powers U	واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
	powering U	واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
	powered U	واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
	power U	واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
	knot U	نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
	erasable U	قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
	morpheme U	واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
	cpu U	واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
	functional unit U	واحد در حال کار واحد تابعی
	pixel U	پیکسل
	sprite U	یک بلوک از پیکسل ها
	resample U	تغییرتعداد پیکسل ها برای ساخت یک تصویر
	cisc U	مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
	clear one's ears U	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
	knot U	گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
	knot U	میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
	bitmap U	نوشتاری که حروف آن از الگوهایی از پیکسل تشکیل شده است
	dotting U	فضای بین دو پیکسل مجاور روی صفحه نمایش
	dot U	فضای بین دو پیکسل مجاور روی صفحه نمایش
	dither U	رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
	dithers U	رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
	dithered U	رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
	broached U	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
	broaches U	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
	broach U	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
	broaching U	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
	BPP U	تعداد بیتهایی که برای ذخیره سازی رنگ یک پیکسل به کار می رود
	bitmap U	تصویری که پیکسل ها با عوض کردن مقدار بیت ذخیره شده تغییر میکند
	trend line U	خط روند
	procedure U	روند
	trepan U	روند
	flow U	روند
	trends U	روند
	trend U	روند
	flows U	روند
	process U	روند
	processes U	روند
	proceeding U	روند
	flowed U	روند
	knock down U	مجزا
	free-standing U	مجزا
	distinguishing U	مجزا
	discrete U	مجزا
	ditinct U	مجزا
	abstracted U	مجزا
	apartfrom U	مجزا از
	single line U	خط مجزا
	several U	مجزا
	separable U	مجزا
	disjunct U	مجزا
	distinct U	مجزا
	spot footing U	پی مجزا
	brushes U	وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
	brush U	وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
	FatBits U	انتخاب Mac Paint که به کاربر امکان ویرایش تصویر به صورت یک پیکسل درزمان میدهد
	alpha channel U	هشت بیت اول که خصوصیات پیکسل را بیان می کنند و بیتهای آخر رنگ آنرا
	pernicious trend U	روند قهقرایی
	developmental trend U	روند تکوینی
	secular trend U	روند قرنی
	control flow U	روند کنترل
	stream routing U	روند رود
	stream routing U	روند روانه
	upward trend U	روند صعودی
	fission process U	روند انشقاق
	timetrend U	روند زمانی
	economic trend U	روند اقتصادی
	data flow U	روند داده ها
	production process U	روند ساخت
	program flow U	روند برنامه
	bidirectional flow U	روند دوسویه
	rate of rise of water level U	روند بالاامدن اب
	flowcharter U	روند نما
	trend analysis U	تحلیل روند
	trend U	روند کار
	trends U	روند کار
	process of negotiations U	روند مذاکرات
	process U	فراشد روند
	process U	روند طریقه
	processes U	فراشد روند
	processes U	روند طریقه
	detached U	ستون مجزا
	apart U	مجزا غیرهمفکر
	discrete values U	مقادیر مجزا
	discrete source U	چشمههای مجزا
	isles U	مجزا کردن
	isle U	مجزا کردن
	separates U	مجزا کردن
	separated U	مجزا کردن
	separate U	مجزا کردن
	isolating U	مجزا کردن
	discrete particle U	ذره مجزا
	discrete packets U	بستههای مجزا
	separate sewer U	شبکه مجزا
	separate ammunition U	مهمات مجزا
	semidetached U	نیمه مجزا
	single line U	ردیف مجزا
	seclude U	مجزا کردن
	lone U	مجزا ومنفرد
	separate loading U	مهمات مجزا
	separate loading U	مجزا پرشونده
	disassemble U	مجزا کردن
	isolates U	مجزا کردن
	abstracting U	مجزا کردن
	isolate U	مجزا کردن
	abstract U	مجزا کردن
	decollate U	مجزا کردن
	abstracts U	مجزا کردن
	garrison house U	پادگان مجزا
	unit assembly U	یک قطعه مجزا
	abstractedly U	بطور مجزا
	knock down U	مجزا کردن
	indiscrete U	غیر مجزا
	individual controls U	کنترلهای مجزا
	vga U	پیشرفت سیستم نمایش گرافیکی VGA استاندارد که امکان renolation تا x پیکسل با میلیون ها رنگ میدهد
	extends U	استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
	super- U	پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد
	extending U	استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
	extend U	استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
	process chart U	نقشه روند کار
	program flowchart U	روند نمای برنامه
	hypertext U	به صفحه جددی می روند
	flowchapt symbol U	نماد روند نما
	up-river	برخلاف روند جریان آب
	secular trend U	روند دراز مدت
	insulates U	با عایق مجزا کردن
	individ U	بطور مجزا شخصا
	insulating U	با عایق مجزا کردن
	isolated double bond U	پیوند دوگانه مجزا